وقتی وزیر مملکت به کارگر بیچاره ای که با تمام امید و ارزوی کوچکش دردش را میگوید میخندد و پیشنهاد میدهد خودش بمالد حرفی نمیماند ! وزیر مملکت به کارگر بیچاره میگوید تو که تهران بودی بلدی خودت بمال دیگه. در میان خنده حضار و اصرار کارگر در حرف زدن باید تاسف خورد !از طرفی باید خندید به فیزیو تراپ مملکت بابت جوابش به وزیر مملکت !!!!!
این نبود ارمان های امام