خاطره!
از روزی که تصمیم گرفتم زنگی خود را تغییر دهم حدود 120 روز میگذرد اما نتوانستم! بله در کمال تعجب این من نبودم که زنگی را تغییر دادم بلکه زندگی بود که مرا تغییر داد.
شاید آرمان هایی داشتم که حالا دیگر ندارم و البته آرمان هایی بود که حالا پر رنگ تر شده اند و بیشتر و بسیار بیشر از گذشته به آنها اهمیت میدهم اما در این بین تغییری که زندگی باعثش بود برایم بسیار لذت بخش بوده هست و خواهد بود البته که هنوز هم خصایصی دارم که باید اصلاح شوند اما چه لذت بخش است قدم زدن در خیابانی که خودت آنرا برای خود ساخته ای!!!
خیابانی که سنگفرشش ثانیه ثانیه های تلاش های بی وقفه خود توست و در آن نقش داشته ای خیابانی که رنگ آمیزی در و دیوارش به سلیقه تو بوده و فکر تو ،اندیشه تو در درون آن نحفته است!