سپیده دم بود بر بام شهر ایستادم چزاق هایی که هنوز نور زرد رنگشان مانند دانه های تسبیح در کنار یکدیگر بودند
مردمی نبودند اما میدیم لحظاتی را که در گوشه گوشه شهر گذرانده بودم به نیکی یا به شر !
زندگی چقدر زیباست میتوان گذشته را در ذهن تجلی نمود.
سپیده دم بود بر بام شهر ایستادم چزاق هایی که هنوز نور زرد رنگشان مانند دانه های تسبیح در کنار یکدیگر بودند
مردمی نبودند اما میدیم لحظاتی را که در گوشه گوشه شهر گذرانده بودم به نیکی یا به شر !
زندگی چقدر زیباست میتوان گذشته را در ذهن تجلی نمود.