دفاع موزاییکی در ایران
چهارشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۱۶ ب.ظ
نبرد موزاییکی در تعریف کلی و ساده یعنی « دفاع در هر نقطه ». از نام «موزاییکی» هم همین برداشت میشه. البته نبرد موزاییکی نامهای دیگهای هم داره که عبارتند از :
شطرنجی ، نامتقارن ، چریکی ، پارتیزانی ، نبرد علوی و …
حالا ببینیم چرا این نوع استراتژی چند سالیه که تو کشور فکر تمام کارشناسای نظامی رو به خودش جلب کرده......
وقتی شما بخواین از یه بُعد جغرافیایی دوردست به هدف حمله کنین ( مثلا یه کشور در فاصله دور ) برآورد هزینه این لشکرکشی سرسام آور میشه. حقوق پرسنل، سوخت، مهمات، تغذیه، بهداشت و درمان، آب و هوا، تجهیزات، یگانهای زرهی، توپخانه، موشکی، البسه، عملیات روانی، تبلیغات داخلی به نفع این جنگ ، مسائل پیش بینی نشده و …
در این وضعیت بهترین نوع تک (آفند) حمله به قلب دشمن اونم در سریعترین زمان ممکنه و بهترین استراتژی شامل هلیبرن نفرات و تجهیزات به قلب دشمن میشه. این دقیقا استراتژی آمریکا طی یک دهه اخیره. آمریکا به خاطر تجربه تلخی که در جنگ ویتنام به دست آورده به این نتیجه رسیده که انتقال یه لشکر کلاسیک نمیتونه پیروزی در جنگ رو تضمین کنه، حتی اگه در جنگ پیروز بشین این پیروزی بهای بسیار سنگینی داره. در نتیجه بهتره که از قاعده جنگ موزاییکی استفاده کنین. این قاعده طی چند مرحله به اجرا درمیاد که عبارتند از:
عملیات سنگین روانی بر علیه دشمن - تضعیف حکومت بوسیله تحریم، بمبگذاری، بازیهای سیاسی و … - همراه کردن برخی کشورها تا دلایل جنگ توجیه پذیر باشه - اعلام قبلی برای حمله جهت تضعیف روحیه عمومی - از میان برداشتن سیستمهای مراقبتی کشور هدف توسط یگانهای ویژه مانند فرودگاهها، مراکز راداری ، اسکلههای نظامی و … - از میان برداشتن زیرساختهای اقتصادی توسط یگانهای ویژه مانند پلها ، نیروگاهها ، سیلوهای ذخیره غذا و … - موشک باران سنگین ولی بدون هدف کشور تا منجر به ایجاد هرج و مرج در نیروهای نظامی شده و آنها را از اهداف اصلی غافل کند – بمیاران هدفمند مراکز نظامی و سیاسی توسط بمبافکنها تا بدینوسیله مغز متفکر کشور از میان برداشته شود – هلی برن نیروهای ورزیده و اشغال شهرهای بزرگ، راههای اصلی، فرودگاهها و … - استفاده از فرودگاههای اشغال شده جهت انتقال تجهیزات سنگین و توپخانه و همچنین نیروهای نظامی عادی جهت حفاظت از مراکز اشغال شده – موج دوم عملیات روانی جهت همراه ساختن مردم کشور هدف با خود …
همونطور که خودتون هم متوجه شدین این رویه دقیقا همون چیزیه که در عراق و افغانستان اجرا شده. جالبه بدونین که خانم کاندولیزا رایس از مغزهای متفکر نظامی آمریکا و متخصص نبرد موزاییکی هستن. ایشون یکی از طراحان اصلی حمله آمریکا به عراق و افغانستان بودن.
اما راه مقابله با نبرد موزاییکی چیه. فقط یک راه : «دفاع موزاییکی».
همون چیزی که چند سالیه سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی به شدت روی اون تاکید دارن و آموزشهای پرسنل خودشون رو بر پایه همین نوع دفاع متمرکز کردن. در مورد بسیج هم این قضیه صدق میکنه. اتفاقا جالبه بدونین بسیج به عنوان نیروی اصلی کشور در استراتژی دفاع موزاییکی تعریف شده. برای انجام دفاع موزاییکی اولین عامل فراوانی نیروی انسانیه. عامل دوم مهارت و تجهیزات.
به عبارتی شما باید تو هر سوراخی یه نیروی آماده نبرد داشته باشین. دست هر زن و مرد و پیر و جوانی یه اسلحه باشه.
راحتتر بگم. برای دشمنی که وارد کشور شده هیچ جایی امن نباشه.
شهرها باید توان اینو داشته باشن تا حداکثر ظرف سه روز کاملا خالی از سکنه بشن و سکنه اونا در مناطق صعب العبور اسکان داده شده و منتظر دشمن بمونن.
مسلمه که نیروهای نظامی رسمی ما تعدادشون اونقدر نیست. بنایراین مثل ویتنام باید روی بسیج عمومی حساب باز کنیم.
این همون چیزیه که آمریکا ازش میترسه. توی عراق وحشتناکترین منظره برای یه سرباز ، یه زنه که چادر سرش باشه. سرباز هر لحظه باید احتمال بده که زیر اون چادر اسلحه، بمب یا چیز دیگهای باشه.
این توان، خودش یه عامل بازدارنده محسوب میشه تا دشمن برای حمله به کشور تردید داشته باشه.
من به جرات میگم که ایران تونسته به حدی از توان دفاع موزاییکی برسه که آمریکا رو از حمله به ایران منصرف کنه ( حداقل فعلا که اینطوره ) ولی هیچ تضمینی وجود نداره.
۹۴/۰۷/۰۱